مسافرت تهران
اولین مسافرت به تهران و اولین قطار سواری دختر. من و شما و باباجون به اتفاق بابا بزرگ و مامان بزرگ و آقاسجاد راهی سفر شدیم.حسابی با سجاد دوست شده بودی صداش میزدی اجاد...اجاد... قطار برات تازگی داشت بازی میکردی ذوق میکردی کمی که گذشت نق نق هات شروع شد برات خسته کننده بود.آخه جا برای شیطنت بازیهای شما کم بودبه تهران رسیدیم بارون نم نم میبارید هوای خوبی بود.شب کمی سرد شد یه کوچولوسرماخوردی.مکانهای جدید برات تازگی داشت به سرعت سه روز گذشت و دوباره باید سوارقطار میشدی اما از راه برگشت کمتر اذیت کردی دیگه عادت کرده بودی سفر خوبی داشتیم اینم از جای مخصوص برای الینا خانم داخل کوپه ...
نویسنده :
مامان یلدا
17:53